هنر فرشته سقف.
هنرمندخالق ماهر روی نردبان بلندی رفت و گلدان رنگ ها را تنظیم کرد تا مطمئن شود رنگ ها درست هستند. او قبل از انجام اولین ضربه چند لحظه ای را صرف مطالعه ترکیب بندی و ساختار سقف کرد. کم کم تصویری ظریف شروع به شکل گیری کرد. خطوط یک فرشته بر روی سقف پتینه کاری شده گسترده شد. این هنرمند با استفاده از چشم تیزبین و ذهن خلاق خود، رنگ های خود را انتخاب کرد و هر ضربه قلم مو را قرار داد. با دقت، فرشته برازنده در سایه های مس، عاج و برنز زنده شد. در نور بعد از ظهر می درخشید و می درخشید و به نظر می رسید که از الهام الهی جان گرفته ومی درخشد. هنرمند قدمی به عقب برداشت و شاهکار آنها را تحسین کرد. سقفی که اکنون برای یک فرشته مناسب است.
سقف فرشته پتینه زیبایی آرامی داشت. نور از بال های فرشته پخش میشد و الگویی درخشان در اتاق ایجاد میکرد. نور به صورت هاله ای ملایم در اطراف سر فرشته منعکس شد و در بدن خمیده نرم آن گرفتار شد. با هر ضربه قلم مو، پتینه ای سبک روی سطح گچ رنگ شده ایجاد می شد، همانطور که به نظر می رسید فرشته روی سقف زنده می شود. گویی یک چشم انداز صلح آمیز از طریق رنگ و قلم مو زنده شده بود و مراقب اتاق زیر بود. این اثر یادآور ملایمی بود که زیبایی را می توان حتی در معمولی ترین مکان ها یافت.
به نظر می رسید که فرشته به زیبایی در اتاق می چرخید و زمزمه ای از مداخله الهی در هوا باقی می ماند. او با حرکاتی دقیق و ظریف، سقف را با الگوی پیچیدهای از آبی و بنفش چرخان، که با ظرافتهایی با رنگهای اسطوخودوس و پرتقال تضاد داشت، نقاشی کرد. پتینه پر جنب و جوش و سبک در نور ملایم اتاق می درخشید و احساس آرامش و آرامش را القا می کرد. وقتی کارش تمام شد، بوم اثیری از لطف و زیبایی را پشت سر گذاشت.
هنرمند با لبخندی به قلم زدن ادامه داد ٫به دیدن فرشته نقاشی شده روی سقف می ایستاد ٫رو به بالا خیره میشد و شگفت زده به فکر فرو میرفت
این هنرمند مسحور تصویری بود که در برابر او آشکار شد. او با یک سقف سفید خالی شروع کرده بود و حالا چهره فرشته ای با بال های پرش شروع به شکل گرفتن کرده بود. به نظر می رسید که او با هر حرکت قلم مو از رنگ های ملایم آبی، صورتی و سفید روی گچ شناور بود. پتینه به سقف کیفیتی اثیری و جاودانه بخشید، گویی فرشته همیشه آنجا بوده و همیشه خواهد بود. با هر ضربه، هنرمند احساس می کرد که فرشته او را صدا می کند، گویی او را دعوت می کند تا زیبایی و رمز و رازی را که فراتر از این زندگی نهفته است، کشف کند. هنرمند با لبخندی به مسواک زدن ادامه داد و می دانست که پس از پایان کار، این شاهکار به نقطه برجسته اتاق تبدیل می شود.
فرشته بالهای پرش را به آرامی به سقف کوبید، پرهایش در حالی که دیوارهای پوشیده از پتینه را لمس میکردند، چرخهایی از طلا و برنز درخشان ایجاد میکردند. او به طرز ماهرانه ای الگوهای پیچیده ای طراحی کرد و بر الگوهای منحصر به فرد دیوارها تأکید کرد. با هر ضربه قلم مو، فرشته حس آرامش را به اتاق می آورد زیرا هاله او اتاق را با هاله ای از گرما و عشق پر می کرد. کار او زندگی و زیبایی را به سقف و دیوارهای خانه آورد و فضا را دگرگون کرد و برای همه کسانی که وارد شدند شادی به ارمغان آورد.
نقاشی یک فرشته روی سقف شبیه چیزی بود که تا به حال دیده نشده بود. ضربات قلم مو ظریف و پیچیده بود، گویی هر کدام توسط دست ظریف یک فرشته ساخته شده بودند. این کار به عنوان یک نقاشی معمولی از یک فرشته بهشتی آغاز شد که با دستی نرم و با نگاهش به آسمان می نگریست. با این حال، همانطور که قلم مو سطح سقف را لمس کرد، نقاشی به آرامی جلوی چشمان ما تغییر کرد. رنگهای نقاشی میدرخشیدند و پتینهای قدیمی به خود میگرفتند که تمام جزئیات را برجسته میکرد. ضربات قلم مو واضح تر شد، تقریباً انگار مدت ها پیش ساخته شده بودند. به نظر می رسید هر ویژگی فرشته با عمق شخصیتی که فقط با چنین نقاشی پیچیده ای به دست می آید زنده می شود. این نقاشی بود که هرگز فراموش نمی شد. هر بازدیدکننده ای که وارد اتاق می شد، از دیدن این فرشته نفیس که از سقف خیره شده بود، می ایستد و شگفت زده می شد. زیبایی آن جان تازه ای به خود گرفته بود. دیوار فرشته پتینه: نقاشی پتینه یک فرشته روی دیوار نیز به همین ترتیب تماشایی بود. این فرشته نیز مانند همتای خود در سقف، ظاهری پیر و ظریف داشت. هر ضربه قلم مو واضح تر از آنچه در نسخه اصلی بود به نظر می رسید، تقریباً به نظر می رسد که می خواهد داستانی را تعریف کند. به نظر می رسید این نقاشی داستان سفرهای فرشته، آزمایشات و پیروزی های او را بیان می کند. هر ویژگی، هر رنگ، و هر سایه به طور پیچیده ای با دقتی انجام می شد که فقط یک هنرمند می توانست آن را انجام دهد. زیبایی فرشته درخشید و تمام اتاق را روشن کرد. همه کسانی که نقاشی روی دیوار را دیدند احساس کردند داستان او زنده شده است. حتی آنهایی که با فرشتگان ناآشنا بودند، به نظر می رسید که داستان او را درک می کردند و تلاش هایی را که او برای رسیدن به این نقطه از سفر خود پشت سر گذاشته بود، تشخیص می دادند. فرقی نمیکند زاویه، زمان روز، فرشته روی دیوار به نظر زنده میشود و داستانش را برای همه کسانی که از کنارش میگذرند تعریف میکند. این یک منظره باورنکردنی بود که تأثیر ماندگاری را بر هر کسی که به آن نگاه می کرد بر جای می گذاشت.
سروده ای در مدح و ستایش هنرافرین رضا فرمانی عزیز
پروفسور مهران
برچسب های مهم